مهم نیست: این ترسی که در تو جست میزند تا سر حد امکان تو را از هم میشکافد، چرا که نیک میدانی که باید به دیگر سو گام بگذاری، جایی که هیچ بخشی از تو آمادگیاش را ندارد، حتا همین جسمات و بالاتر از همه این بدنی که پشت سر خواهی نهاد بیآنکه مادیت یا چگال بودناش یا خفگی ناممکناش را فراموش کنی.